کيها تماميت ارضي کشوررابا پاکستان معامله کردند؟
حقيقت حقيقت

از زمانی که نیرو های  سیک در خیبر مستقر شدند ( زمان دوست محمد خان سال1834 ) تا حال حاضر ، هیچ یک از دولت های افغانستان از ادعای خود نسبت به سرزمینهای از د ست رفته که فعلآ ایا لت سرحد در شمال غربی و ناحیه قبیله ای و قسمتی از بلوچستان پاکستان را تشکیل می دهد باز نه ایستاده است و در واقع سه جنگی که افغانها با انگلیسها کردند به خاطر باز پسگیری همین سرزمین های از دست رفته بوده است . به نظر افغان ها خط دیورند قراری بوده که حوزه نفوذ انگلیسی ها را در شبه قاره هند تعیین می کرده و به معنی تعیین خط مرزی دایم و ثابت این کشور با پاکستان نبوده است. افغانها پیوسته در صد د بازگرداندن سرزمین پشتون ها به کشور خود بوده اند ، بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و به میان آمدن موضوع استقلال هند ، افغان ها امیدوار شدند که به نحوی سرزمین های از دست رفته خود را باز یابند . ولی با ظهور مسلم لیگ و طرح تشکیل یک دولت مسلمان به نام " پاکستان " این امید از بین رفت.

 

وقتی در ژوئن 1947 کنت اتلی نخست وزیر انگلستان پیشنهاد تجزیه شبه قاره هند را به پارلمان داد و قرا رشد که مرد م شبه قا ره به ا ختیا ر خود به یکی دوکشور هند یا پا کستا ن بپیو ند ند .ا فغا نها ضمن ا عترا ض به ا ین طرح – پیشنها د نمو د ند پشتو نها ی هند را د ر ا نتخا ب راه سو می که ا لحا ق به کشو ری ما د ری یعنی ا فغا نستا ن یا ا ستقلا ل با شد ، نیز حق گز ینش د هند .

 

 ولی انگلیسها با این پیشنهاد موافقت ننموده و در نظر خواهی که برای الحاق به هند و پاکستان به عمل آمد، در یک جعبه ، کتاب مذهبی هندی ها برای هندوستان و در صندوق دیگر قرآن مجید برای پاکستان گذا شته  شد که اکثریت قریب به اتفاق پشتون ها طبعآ به قرآن مجید یعنی پیوستن به پاکستان رای دادند  . دولت افغانستان به این انتخابات سخت معترض بود ، چرا که انتخاب بین هند و پاکستان برای مردم مسلمان پشتون که همه آنها سنی مذهب بودند انتخاب بین کفر و اسلام بود و معلوم بود آنها اسم را خواهند گزید، به علاوه می گفتند از قبایل رای گیری نشده ، فقط لرد کانینگهام با روسای قبایل مصاحبه ای به عمل آورده و طبق نظر و علا قه خود رای آنها را متمایل به پاکستان اعلام داشته است . بعد از تشکیل پاکستان دولت افغانستان که از این جریانات ناخشنود بود وهنگامی که عضویت پاکستان در ساز مان ملل به رای گذاشته شد ، نماینده اش به آن رای مخالف داد زیرا از نظر  آنها به پشتونها ، برای این که مستقل و یا جزو پاکستان باشند  حق انتخاب داده نشده بود. خط مذ کو ر معیا د معینه و سند متذ کر ه دیگر اعتبارخود را از دست داده است و باید بین افغانستان و پاکستان راجع به خط مرزی تجدید نظر به عمل آید.

 

  اگر چه اختلافات مرزی بین پاکستان و افغانستان یکی از نگرانی های عمده دولتمردان پاکستانی از اولین  روز های تشکیل این کشور بوده است ، اما آن چه که بیش از هر چیزی برای استراتژیست های پاکستان در مورد اختلافات مرزی شان ، نگران کننده بوده احتمال درگیری همزمان با هند و افغانستان یعنی دو همسایه شرقی و غربی در یک زمان واحد، از تاکتیک های اصلی سیاست هند در قبال پاکستان ، از زمان تشکیل این کشور بوده است. نگاهی به تاریخ اختلافات افغانستان و پاکستان نشان می دهد با توجه به حساسیت فوق العاده افغانها از هر حزب و گروه که با شند د ر مقا بل پا کستا ن و حاد شدن این اختلافات در آینده قابل پیش بینی بوده و به صورت عا ملی پایدار درروابط دو کشور عمل خواهد کرد. طی دو دهه ای که افغانستان یکی از آشفته ترین ادوار سیاسی خود را از سر گذرانده ، هیچ یک از طرفهای درگیر مساله افغانستان حاضر به داد ن امتیازی  در مورد خط دیورند و پشتونستان به پاکستان نشده اند. در سال ۱8۸۳ ميلادى كه پاكستان هنوز قسمتى از خاك هند و مستعمره انگلستان بود، درپى ضعف داخلى و سياست هاى استعمارى انگليس طى معاهده اى كه بعدها به «معاهده ديورند» معروف شد، خط مرزى فعلى بين افغانستان و هند بريتانيا توسط يك هيأت افغانى و يك هيات كارشناس انگلستان به سرپرستى «ديورند» تعيين گرديد. اين معاهده كه شايد خفت بارترين معاهده تاريخ افغانستان باشد، در زمان حاكميت يكى از مستبدترين و جبارترين پادشاهان افغانستان، امير عبدالرحمن خان بسته شد و مطابق آن قسمت هاى وسيعى از خاك افغانستان شامل پشاور، ژوب، بادنى، چترال، وزيرستان، پاره چنار و... از افغانستان جدا و به هند بريتانيا ي ضميمه گرديد.

 

هر چند كه در آن زمان به دليل ضعف داخلى افغانستان و استبداد عبدالرحمن خان اعتراض و مقاومت هاى مسلحانه قبايل پشتون دو طرف مرز نسبت به اين قرارداد به نتيجه اى نرسيد ولى پس از آن تاريخ اين خط مرزى توسط هيچ يك از حكومت هاى بر سر كار آمده در افغانستان به رسميت شناخته نشد و به تناسب شدت و ضعف اين حكومت ها همواره ادعاى تعلق داشتن قسمت هايى از ايالت سرحد و ايالت بلوچستان پاكستان كه عمدتاً پشتون نشين هستند به افغانستان مطرح شده است.  اين ادعا طى سال هاى حكومت سردار محمد داود (۱۹۷۸ _ ۱۹۷۳) تحت عنوان «ايجاد پشتونستان بزرگ» به اوج خود رسيد، تا جايى كه در چند مورد باعث برخوردهاى مرزى بين ارتش هاى دو كشور و قطع رابطه ديپلماتيك گرديد. به موازات اين تنش ها در همين زمان ها بود كه براى اولين بار هر كشور به تقويت گروه هاى مخالف يكديگر پرداختند.

 

) پاکستان با پناه دادن برهان الدين رباني ، گلبدين حکمتيار،احمدشاه مسعود  درزمان حکومت داوود خان پلان بربادي افغانستان را تحقق بخشيدواين سرمايه گزاري پاکستان تا امروزسايه شوم وسياه ي خويش را برکشورگسترانده است) در واقع در دهه هاى اخير خط ديورند بنيادى ترين عاملى بوده كه بر چگونگى روابط دو كشور سايه افكنده است. تا جايى كه به پاكستان مربوط مى شود، تنها طرح ادعاى ارضى از طرف دولت هاى روى كار آمده در افغانستان چندان براى اين كشور نگران كننده نيست. چرا كه پاكستان از همان ابتداى تولدش در مقايسه با افغانستان)  باحمايت بي دريغ آمريکاوانگليس ) در موقعيت برترى قرار داشته است. آنچه كه تاكنون مايه نگرانى زمامداران پاكستان بوده قبايل پشتون ساكن در نوار مرزى كشورش است. اين قبايل به رغم اينكه به لحاظ سياسى و حقوقى اتباع پاكستان محسوب مى شوند، پيوندهاى قومى و قبيله اى خود را با هم مسلكان شان در اين سوى مرز كاملاً حفظ كرده اند و بعد از گذشت حدود يك قرن جدايى هنوز نوستالژى اتحاد و پيوستن دوباره به افغانستان را از خاطر نبرده اند.

 

 سياست هاى تبعيض آميز زمامداران اكثراً غيرپشتون پاكستان نسبت به ميزان مشاركت پشتون تبارها در ساختار سياسى حكومت و فقر اقتصادى كه در مناطق پشتون نشين وجود دارد، عوامل اصلى حفظ و تداوم پيوندهاى ياد شده است. شور و شوق و اشتراك بى سابقه و فعال پشتون هاى پاكستانى در جنگ عليه ارتش شوروى در افغانستان و بعدها كمك و همكارى با گروه طالبان تنها در قالب همين حفظ پيوندها قابل تفسير و تحليل است. آنها در تمام اين سال ها در افغانستان چنان مى جنگيدند كه گويا سرزمين خودشان- و نه يك كشور دوست و همسايه- در جنگ در گير است. اينك حدود سه دهه از پايه گذارى سياست خارجى تهاجمى پاكستان در قبال همسايه شمالى اش مى گذرد.

 

طى اين مدت سرمايه گذارى هاى كلان و تلاش هاى عظيمى صورت گرفت و پاكستان در زمان طالبان تا آستانه بلعيدن افغانستان پيش رفت. اما با وقوع رويداد ۱۱ سپتامبر با اندوه ودرد که بنده گان پول درافغانستان واستعمارگران پولداربين المللي درتفاهم پنهاني با فتنه گران پاکستاني استقلا ل ملي ، تماميت ارضي وحاکميت مردمي را معامله خواهند کرد . اما خوشبختانه سه عامل بنيادى كه از آنها به عنوان محرك اصلى دخالت و دست اندازى پاكستان در افغانستان ياد شد، هركدام يا دچار تحول و دگرگونى شده و يا به سمت و سويى غير از سمت و سوى منافع پاكستان به چرخش درآمده است . اميدي را برخلاف اراده استثمارگران بين المللي ونوکران داخلي اش درافغانستان که طي اين مدت همه چيزرا به باداران خارجي اش دربدل پول معامله کرده اند ، درقلب ملت آزاده افغانستان پديده آورده است.

 

 به اين ترتيب كه ديگر استراتژيست هاى نظامى پاكستان به كوه ها و دره ها و گذرگاه هاى صعب العبور افغانستان به چشم يك پناهگاه استراتژيك نمى نگرند. چرا كه رقيب ديرينه اش هند به موشك هاى دوربردى مجهز شده است كه مى تواند كلاهك هاى اتمى حمل كند. به رغم گذشت يك دهه از فروپاشى شوروى دروازه كشورهاى آسياى ميانه همچنان بر روى پاكستان بسته مانده است. مسير ترانزيتى كه قرار بود كالاهاى تجارتى را از پاكستان به افغانستان و از آنجا به كشورهاى آسياى ميانه انتقال دهد، امروزه تبديل به معبر مناسبى براى مافياى قاچاق كالا و مواد مخدر شده است. قاچاق كالا از پاكستان به افغانستان به صورت غير قابل كنترول درآمده است، امرى كه براى صنايع داخلى پاكستان و درآمدهاى مالياتى اش زيان هاى هنگفتى وارد كرده است. همچنين آينده خط لوله انتقال گاز و نفت آسياى مركزى تا زمان به ثبات رسيدن افغانستان همچنان داراى چشم انداز مبهم براى پاكستان باقى مانده است. خط ديورند به عنوان يك عامل بالقوه مناقشه بين دو كشور همچنان لاينحل است. حساسيت اين موضوع به حدى است كه حتى طالبان در اوج قدرت و نزد يكى شان به پاكستان نتوانست آن را به رسميت بشناسد.

 

علاوه بر اين به نظر مى رسد در مورد طالبان و قبايل پشتون دو طرف مرز قضايا براى پاكستان به شكل معكوس درآمده است. يعنى طالبانى كه قرار بود افغانستان را براى پاكستان فتح كند، اينك به عامل اصلى درد سر براى اين كشور تبديل شده است. قبايل پشتون پاكستان نه تنها ديگر پتانسيل مخالفت شان را با دولت مركزى پاكستان در افغانستان مصرف نمى كنند بلكه با پناه دادن به طالبان و القاعده چالش هاى جديدى را براى زمامداران اين كشور خلق كرده اند. «اليور روا» كارشناس برجسته فرانسوى در مسائل افغانستان در سال ۱۹۹۷ پيش بينى كرده بود: «پاكستان احتمالاً براى چنين مسائلى بهاى سنگينى خواهد پرداخت. با پيروزى طالبان مرز بين پاكستان و افغانستان عملاً برداشته شده است.  قبايل پشتون در هر دو طرف مرز به سمت بنيادگرايى سوق يافته و بيش از پيش درگير قاچاق مواد مخدر شده اند. آنها در حال دستيابى به نوعى خودمختارى هستند و هم اكنون امارت هاى قبيله اى كوچك و بنيادگرا در خاك پاكستان در حال ظهورند.» اين پيش بينى اليور روا به صورت عينى مصداق پيدا كرده است. در واقع در يك رويكرد كاملاً برعكس، ارتش پاكستان در درون خاك خود در مناطقى مانند وزيرستان عليه كسانى در حال جنگ است كه تا دو سال پيش از كمك هاى فوق العاده و هنگفت ISI برخوردار بودند. جنگى كه تاكنون موفقيتى درپى نداشته و سران طالبان و القاعده همچنان از مهمان نوازى مردم اين مناطق بهره مند هستند.

 

روابط دو کشور همسايه افغانستان و پاکستان که مرزهای طولانی با هم دارند، در پنجاه و هشت سالی که از عمر کشور پاکستان می گذرد، همواره با فراز و فرودهای بسياری همراه بوده است. مساله مورد مناقشه خط مرزی موسوم به " ديورند "، فعاليت گروههای مسلح مجاهدين که عليه حکومتهای طرفدار شوروی سابق در افغانستان می جنگيدند، حمايت دولت پاکستان از گروه طالبان و نيز آنچه مقامات در سالهای اخير، فعاليت گروههای مخالف دولت اين کشور در مناطق قبايلی پاکستان می خواندند، از مسايلی است که در دوره های مختلف، باعث تيرگی روابط دو کشور شده است. از بدو تاسيس کشور پاکستان در سال 1947 ميلادی تا زمان لشکرکشي شوروی به افغانستان در سال 1979، مسايل مرزی بر روابط اين دو کشور، سايه افکنده بود و پس از آن، تا زمان سقوط حکومت داکتر نجيب الله در سال 1992 ميلادی، علاوه بر اين مساله، حمايت پاکستان از گروههای مسلح مجاهدين که عليه دولت کابل می جنگيدند نيز بر تنشهای موجود ميان دو کشور افزود. مرز مشترک پاکستان و افغانستان که به "خط ديورند" مشهور است در زمان سلطه بريتانيا بر شبه قاره هند در سال۱۸۹۳ بين هند و افغانستان کشيده شد و مناطقی از افغانستان آن زمان به "هند بريتانيايی" تعلق گرفت.  پس از تجزيه شبه قاره هند و تشکيل کشور پاکستان در سال۱۹۴۷ ميلادى، اين مناطق که ساکنان آن پشتون و بلوچ هستند، جز قلمرو پاکستان شد.

 

حکومتهاى مختلف افغانستان، مالکيت پاکستان بر اين مناطق را به رسميت نشناخته و به صورت رسمی يا غيررسمی حاکميت ملی پاکستان در مناطقی را که افغانها آن را پشتونستان می نامند، تاييد نکرده اند. اما پاکستان همواره " خط ديورند " را يک موضوع تمام شده دانسته و آن را خط مرزى مشترک بين دو کشور شمرده است. سلیک هر سین ) می نو یسد :(  پاکستان در ارتباط با پشتونها همیشه از سیاست انگلیسی " تفرقه بینداز و حکومت کن" استفاده می کرده است. پاکستان در دوران جهاد قسمت اعظم کمکهای خود را به احزاب بنیاد گرا ، خصوصآ حزب اسلامی که وجهه ای پشتون داشت اختصاص داده بود ، زیرا قصد داشت از این طریق اختلافات بین گروهای قومی پشتون را تشدید نماید . به عقیده ا و همچنین پاکستان اساسآ مخالف نظام قبیله ای ا ست  که موجبات تسلط 200 ساله پشتونها را در افغانستان فراهم کرده بود و آن ر ا با مفهوم دولت اسلامی مبتنی بر اصل مرکزیت مخالف می دانند ، و نمی توانند با سرکردگان پشتونها روابط خوبی داشته و با آنها کنار بیایند از قدرت یافتن آنها در افغانستان که موجب تضعیف پشتونها می گرد د ، حمایت می کرد.

 


 حزب اسلامی گلبدین حکمتیار یک حزب بنیاد گرای افراطی محسوب می شد که اکثریت اعضای پشتون آن از نظام قبایلی قطع علا قه نموده و گرچه اکثر آنها از نظر نژادی پشتون محسوب می شدند اما از علایق پشتونها منجمله موضوع پشتونستان حمایت نمی کردند و بعضآ حتی موضوع تشکیل کنفدراسیون پاکستان و افغانستا ن را مطرح می کرد ند که خشم روشنفکرا ن افغا نستا ن   را بر می  انگیخت) صرفنظر از مسایلی که سبب شد تا پاکستان از حمایت احزاب جهاد ی پشتون منصرف گردد وطا لبان را جایگزین آن نمایند ، در یک نگاه کلی با حرکت طالبان نیز در می یابیم ، پاکستان با حمایت از آنان اهدافی مشابه اهداف خود در حمایت از احزاب جهادی پشتون در نظر داشت.

 

نصب حصار و سيم‌هاي خاردار بين مرز مشترك پاكستان و افغانستان در منطقه "غلام خان" وزيرستان شمالي آغاز شد.  كابل بر اجراي اين طرح با اسلام‌آباد اختلاف نظر داشت اما در نتيجه مذاكرات سه‌جانبه افسران ارشد نظامي پاكستان، افغانستان و نيروهاي متحد آمريكا توافق شد كه كارهاي اجرايي آغاز شود . سال گذشته دولت كابل پاكستان را متهم كرد كه از خاك پاكستان و از مناطق قبايل هم مرز با افغانستان طالبان عليه نيروهاي متحد عمليات مي‌كنند و به مناطق قبايلي در وزيرستان شمالي پناهنده مي‌شوند. حكومت پاكستان با رد اين اتهام بارها اعلام داشت كه در مرزهاي مناطق قبايل هم مرز با افغانستان براي كنترول عبور و مرور تروريست‌ها و طالبان ۷۶۱پاسگاه و بيش از ۸۰هزار نيروي نظامي و شبه نظامي مستقر كرده است . خط مرزي "ديورند" مرز بين افغانستان و پاكستان كه در سال ۱۸۹۳توسط حكومت انگليس و افغانستان طبق موافقتنامه‌اي بين شبه قاره هند و افغانستان خط كشي شده بود كه در سال ۱۹۹۳موافقتنامه مذكور به پايان رسيد.  احزاب قومگراي پشتون پاكستان حق تمديد موافقتنامه خط"ديورند" را ندارند و آنها معتقدند كه پشتونهاي افغانستان و پاكستان با هم يك نژاد هستند، لذا خط تقسيم بين آنها لازم نيست.

 

 اکثر مردم را عقيده بدان است که پاکستان ميخواهد تا به بهانه جنگ عليه تروريزم به سرحدی که ساليان متمادی موضوع داغ وحل ناشده ميان پاکستان وافغانستان بود، مشروعيت بدهد. با درنظرداشت تمام مشکلات که کشور بدان مواجه است، بعيد بنظر ميايد که افغانها به هيچ وجه نميخواهند درين مورد معامله صورت گيرد. خط ديورند که پاکستان وافغانستان را از هم جدا ميسازد، امروز يکی از موضوعات حساس درکشور بحساب ميايد. اين موضوع زمانی به يک بحث داغ مبدل گرديد که پاکستان پينشنهاد ايجاد ديوار را ميان هردو کشور مطرح ساخت. پرويز مشرف رئيس جمهور پاکستان چندي قبل اين موضوع را به عوض مقامات افغانی با خانم کونداليزا رايئس وزير امورخارجه ايالات متحده امريکا درميان گذاشت که باعث خشم وانزجار افغانها گرديد.  علامت گذاری خط ديورند خيلی ضعيف و دارای طول 2600 کيلومتر ميباشد که در سال 1893 توسط وزير انگلستان بنام سرهنری مارتيمر ديورند، بحيث خط فاصل ميان هند بريتانيوی وافغانستان تعين گرديد.

 

زمانيکه پاکستان درسال 1947 تشکيل شد، اين خط به آنکشور بميراث ماند. افغانها ادعأ مينمايند که اين خط بالای امير عبدالرحمن خان تحميل گرديده است وآنها هرگز آنرا به رسميت نشناخته اند.حکومت افغانی درسال 1948 تلاش ورزيد تا اين خط را بطور يک جانبه منسوخ سازد، اما اين خط هنوزهم بسطح بين المللی بحيث سرحد ميان دوکشور شناخته ميشود. خط ديورند درست نفوس پشتونها را درهردو طرف مرز از هم جداميسازد که اکثر مؤرخين را عقيده بدانست که اين کار تصادفی صورت نگرفته است. انگليسها با تقسيم پشتونهای جنگجو چانس خوبی بدست آوردند تا افغانها را مطيع سازند واز آنها بحيث سپر جلو توسعه امپراتوری روسيه استفاده نمايند. اکنون تقريباً بيست تابيست پنج مليون پشتون درآنسوی مرز ونسبتاً بيش از آن در افغانستان زندگی مينمايند. احصايه دقيق نفوس پشتونها درافغانستان معين نيست ، اما تخمين زده ميشود که از جمله بيست وهفت مليون نفوس افغانستان بين چهل الی پنج درصد آنرا پشتونها تشکيل مييدهد.

 

انگليسا با ايجاد خط ديورند ، هرگز نتوانستند تا افغانهای آزادی خواه وتندخو را مطيع سازند، اما بدين کار بيشتر خشم وانزجار آنها را برانگيخت. افغانها قوياً بدين باور اند که اين معاهده يک لغزش بود واکنون مدت معاهده بعد از صد سال درسال 1993 بپايان رسيده است. وزارت امورخارجه انگلستان ميگويد که موافقه تاريخ انقضأ ندارد. اين خط از سوی جامعه جهانی بحيث خط مرزی ميان دوکشور شناخته شده است وتغير آن بعيد بنظر ميايد. اما افغانها عزم خويش را دررابطه به دوباره بدست آوردن اراضی که آنها آنرا قلمرو خويش ميدانند، از دست نداده اند وبدين عقيده اند که پاکستان همينظور تلاش مينمايد تا افغانستان را ضعيف وبی ثبات نگهدارد تا نتواند اين ادعأ خويش را مطرح سازد.

 

موافقت هيات نمايندگي افغانستان در كميسيون چهار جانبه افغانستان ، پاكستان ، آمريكا و ناتو ، با انسداد نقاط مرزي افغانستان پاكستان موافقت نموده بدين وسيله خط مرزي ديورند كه افغانستان از سال 93 ميلادي مدعي برگشت مناطقي از پاكستان است را پاكستان بخشيدند. اين بخشش سخاوتمندانه آنچنان ماهرانه انجام گرفت ) به يقين درين مورد سيا ونظاميان آمريکايي ماهرانه نقش بازي نموده است   (كه قدرت تصميم گيري برخي از مسولين دولتي را از آنان سلب نموده قسمتي از خاك افغانستان را به پاكستان رسما برسميت شناختند. خط مرزي ديورند مرز بين افغانستان و پاكستان كه ۱۵۰۰ كيلومتر است در سال ۱۸۹۳ توسط حكومت انگليس و افغانستان طبق موافقتنامه ‌اي بين شبه قاره هند و افغانستان خط كشي شده بود كه در سال ۱۹۹۳موافقتنامه مذكور به پايان رسيد و قرار بود پس از پايان يافتن آن زمان به افغانستان برگردد. در مورد انسداد مرزي كه تعيين خطوط مرزي را تثبيت مي كند يا معامله صورت گرفته و يا سياستمداران ما مغلوب شيطنت هاي پاكستان شده بازي خورده اند. استفاده ازمنابع خبري.

 

جدآ تقاضا داريم تا درين مورد جنرال بسم الله لوي درستيزقواي مسلح وعضوباصلاحيت کميسيون چهارجانبه افغانستان ، پاکستان ، ناتووآمريکا وجنرال رحيم ورد گ وزيردفاع به پيشگاه ملت ، قبل ازاينکه داوري هاي ديگرصورت گيرد ، ياابرومندانه ازپست هايشان کناربروند تا دستها افراد ديگري را نشانه بگيرند ويا معامله گراصلي را معرفي بدارند تا ازقضاوت تاريخ وطن درامان بمانند .

 

 

 


September 10th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات